کد خبر : ۲۲۲۲۶۱ تاریخ خبر: ۱۳۹۶/۰۱/۰۶ ساعت ۰۱:۵۴
یادداشتی به قلم دکتر شهروز فروتن کیا:
تاملی بر تخصص گرایی در شورای شهر
از جمله مهمترین مسائل مربوط به شورای شهر، ورود برخی افراد غیر متخصص به شوراست که به ناکارآمدی منجر خواهد شد. برنامه ریزی مطلوب و کارآمد در شهر نیازمند متخصصینی متناسب با مسائل و اولویت های خاص هر شهر است.
کلیه وظایف سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارتی شوراها از طریق کمیسیون های تخصصی رقم می خورد و هر یک از کمیسیونها می بایست شامل ترکیبی از تخصصهای مرتبط باشند. بنابراین ضرورت دارد اعضای شورای شهر به گونه ای انتخاب شوند تا کلیه تخصصهای مرتبط در کمیسیون ها تامین گردد.
اولویت دادن به متخصصین زیر می تواند بخشی از نیازهای تخصصی این کمیسیونها را تامین کند:
برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری
محیط زیست، فضای سبز و بهداشت عمومی
عمران، معماری و شهرسازی
جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی
هنر محیطی و زیبایی شناختی
حقوق شهری و حقوق شهروندی
جغرافیای شهری و اقتصاد شهری
غفلت از این معیار و انتخاب بر اساس شاخص های غیر تخصصی همچون وابستگی های طایفه ای، قومیتی، محله ای،جناحی، سیاسی صدماتی زیادی به بار آورده است.
متاسفانه بر اساس تجربیات قبلی شاهد ناهمخوانیهایی در شوراها بوده ایم. به عنوان مثال در شهری که مهمترین مساله اش محیط زیست بوده، کرسی های شورا توسط کشتی گیرها و رزمی کارها اشغال شده است و یا اینکه شهری که مهمترین مساله اش بافت فرسوده بوده، روحانیون و نظامیان به شورا ورود پیدا کرده اند. در جایی که مشکلات شهر فرهنگی و دینی بوده تمام کرسی های شهر را مهندسان فنی و یا فعالان سیاسی اشغال کرده اند.
همچنین گاهامشاهده شده در یک شهر اکثر اعضای شورای یک شهر دارای تخصص یکسان بوده اند(مثلا اکثرا حقوق دان)
این تجربیات نشان می دهد باید در دستورالعمل انتخاب شوراها بازنگری صورت گیرد و حتی الامکان از ابتدا تخصص کرسی های شورا مشخص شود و کاندیداهای متخصص در هر رشته تنها برای کرسی تخصصی مرتبط با آن رقابت کنند و نه برای همه کرسی ها.
تجربیات گذشته شوراهای شهر نشان می دهد این تیپ افراد در شورای شهر کارنامه موفق کمتری داشته اند(هر چند استثناعاتی هم وجود داشته است):
برخی از ورزشکاران که بواسطه شهرت به شورا ورود می کنند و بخاطر شهرت مدرک دانشگاهی دریافت می کنند. کسانی که صرفا ورزش کرده اند و حداقل تحلیلگر مسائل ورزشی هم نبوده اند.
برخی از به ظاهر هنرمندان تئاتر و سینما که به اشتباه و بخاطر ترویج لودگی و هنر بی منزلت در بین مردم معروف شده اند.
برخی از روحانیونی که صرفا در حوزه علمیه بوده اند و تنها به احکام دینی پرداخته اند.
برخی از دانشگاهیان که صرفا با لب تاب و اینترنت سوادشان را بدست آورده اند و کمتر در بین مردم بوده اند.
برخی از نظامیان بازنشسته که صرفا با نگاه نظامی و امنیتی به شورا ورود می کنند.
برخی از افراد که به یمن دانشگاه های پولی مدارک دانشگاهی را بدون کوچکترین زحمتی از دانشگاهی خریداری کرده اند و ژست باسوادی می گیرند.
برخی از موافقین و مخالفین نمایندگان مجلس و دولت که به امید باندبازی به شورا ورود می کنند.
برخی از پیمانکاران و بازاریانی که نگاهشان به شهرداری یک منبع رانت اقتصادی است.
علاوه بر حضور متخصصین در شورا، اخذ مشورت توسط اعضای شورا از متخصصین انجمنها و تشکلات تخصصی در شهر ضرورت دارد. انجمنهای تخصصی و صنفی مختلفی چون مهندسان معمار، شهرسازی، مهندسی برق، نظامات مهندسی معدن، کشاورزی و ساختمان، نظام صنفی رایانه، نظام پزشکی، سینمای جوان، خانه هنرمندان، مهندسان کیفیت، حسابداران، وکلا .... و همچنین کلیه سازمانهای مردم نهاد اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی که باید به ضرورت تصمیمات مختلف در جلسات شورا حضور داشته باشند.
البته چندین سوال و نقد در رابطه با تخصص گرایی در شورا بوجود می آید از جمله اینکه:
اولویت بندی مسائل هر شهری به چه صورت باشد؟ و چه کسانی این اولویت ها را تشخیص می دهند؟
در صورت انتخاب متخصص دانشگاهی متناسب با این اولویت ها، به چه صورت می توانند با توده های مردم بخوبی ارتباط برقرار کنند؟
باتوجه به رشد بیش از حد مدرک گرایی چگونه متخصصین باسواد از مدرک داران بی سواد مشخص شوند؟
در صورت نبود متخصص در شهرکوچک چه تصمیمی گرفته شود؟
دکتر شهروز فروتن کیا - جامعه شناس